حل معادلات آب کم عمق با استفاده از روش فشرده ترکیبی تعمیم ...
[pic]
[pic]
بازیابی نرم یک راکت مافوق صوت به کمک ناپايدارسازی
|عباس خلقانی |محمد حسن جوارشكیان |محمود پسندیده فرد |
|دانشجوی دکتری مکانیک |دانشیار گروه مکانیک |دانشیار گروه مکانیک |
|دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد |دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد |دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد |
چکیده: در این تحقیق بازیابی نرم یک راکت مافوق صوت به کمک ناپایدارسازی، توسط یک روش عددی حجم محدود و روش تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. در روش عددی مذکور معادلات ناویر استوکس پس از گسستهسازی به روش حجم محدود با استفاده از الگوریتم فشار مبنا توسط یک حل کننده ضمنی حل شده است. در روند حل از ایده برون یا درون یابی مرتبه دوم بالا دست استفاده شده و برای در نظر گرفتن اثر آشفتگی مدل اسپالارت الماراس بکار برده شده است. در روش تجربی یک رادار داپلر بر روی مسیر پرواز پیشبینی شده تنظیم شده و منحنی سرعت-زمان پرتابه هنگامی که از مقابل رادار میگذرد ثبت گردیده است. با توجه به شبیهسازی عددی، ابتدا ضرایب آیرودینامیکی راکت ناپایدار، در سرعتهای و زوایای مختلف چرخش محاسبه شده, سپس مدلسازی دینامیک پرواز راکت ناپایدار، با توجه به ضرایب آیرودینامیکی انجام گرفته است. در انتها نتایج تئوریک مذکور با منحنیهای تجربی سرعت که توسط رادار داپلر ثبت گردیده، مقایسه شده است.
واژههای کلیدی: آیرودینامیک، پرتابه، ناپایداری، بازیابی نرم، پسآ، مافوق صوت
1- مقدمه
در تمام مراحل طراحی و ساخت یک پرتابه، تستهای مکرر میدانی نه تنها پرهزینه و طاقت فرساست، بلکه نشان دهنده تعداد اندکی از خطاهای سیستم خواهد بود. استنتاج علل خطا از روی بازماندههای پرتابهای که در برخورد با زمین متلاشی شده است دور از انتظار است. بنابراین بازیافت نرم پرتابهها از دیرباز مورد توجه بوده است، ولی با پیشرفت تکنولوژی، این مسئله ابعاد جدیدی یافته است. طرحهای فراوان و روشهای گوناگونی برای بازیابی نرم پرتابهها اجرا شدهاند. یک روش سنتی آن است که پرتابه در تپهای از ماسه بادی و یا استخر آب شلیک و بازیابی نرم شود. روش سنتی دیگر استفاده از چتر است که چندین کتاب و هندبوک در باره آن تدوین شده است [1، 2]. در بسیاری از پرتابههای امروزی، شتاب منفی روشهای مذکور پذیرفتنی نیست. هنوز هم هر دو روش مذکور در ترکیب با طرحهای جدید مورد استفاده قرار میگیرند.
Benedetti [3] به بررسی دینامیک پرواز گلولههای معمولی 155 و 200 میلیمتری میپردازد. این گلولهها در زاویه نزدیک به قائم شلیک میشوند و در نزدیکی قله پرواز که سرعت بسیار کم است توسط یک چتر بازیابی نرم میشوند. یک مکانیزم هرزگرد اتصال چتر و گلوله را برقرار میکند تا دوران گلوله باعث بهم پیچیدن چتر نشود. در بعضی طرحها با باز شدن یک ترمز ایرودینامیکی دوران گلوله را کاهش میدهند. گاهی با استفاده از یک مکانیزم جدایش ماسوره و چتر را از بقیه قسمتهای گلوله جدا میکنند، تا با کاهش جرم بازیافتی، این مشکلات را کاهش دهند. Pepper و Fellerhoff [4] به بهبود طرحهای بازیافت نرم گلوله 155 میلیمتری پرداختند.
Ilyong و همکارانش [5] با یک گلوله هوشمند حاوی بردهای الکترونیکی مواجه بودند که در هنگام شلیک با شتاب g20000 مواجه میشد. در این شتاب 20 کیلوگرم نیرو به یک المان یک گرمی وارد میشود. آنها برای بازیابی نرم این گلوله، یک کمپرسور بالستیکی طراحی کردند. سپس رفتار این کمپرسور بالستیکی را با یک کد کامپیوتری بررسی کرده و با یک مدل آزمایشگاهی مقایسه کردند.
Evans و همکارانش [6، 7] برای بازیابی نرم یک گلوله هدایت شونده توپخانه، از دستگاه بازیافت نرم گلوله کالیبر بزرگ (LCSRS)، استفاده کردند. این دستگاه 60 متری با شیب ناچیزی بتدریج وارد آب میشود. سر گلوله مورد مطالعه به یک آب پخشکن مجهز میشود و پس از شلیک گلوله بین یک نبشی و ریل مهار شده و بتدریج وارد آب میشود. انرژی جنبشی گلوله از طریق آب پخشکن به آب منتقل شده و گلوله بتدریج متوقف میشود. Evans [8] یک گلوله mm155 را با دستگاه LCSRS بازیابی نرم کرد. Myers و همکارانش [9] نیز گلوله هدایتشونده توپخانهای Excalibur را با دستگاه LCSRS بازیابی نرم کردند. Cordes [10] گلوله Excalibur را به چتر مجهز کرده و آنرا بازیابی نرم کرد.
Derbidge و Dahm [11] برای بررسی اثرات بازگشت به جو زمین، مبادرت به بازیابی نرم یک گلوله در لولهای با گاز فشرده کردند. Garner و همکارانش [12]، تعداد 10 گلوله 120 میلیمتری را، جهت ثبت تاریخچه شتاب، به یک حافظه الکترونیکی مجهز کردند. آنها برای بازیابی نرم چهار جعبه در نظر گرفتند که به ترتیب با علوفه، خاکاره، کود گیاهی و ماسه پر شدند. گلوله با عبور از بسترهای علوفه، خاک اره، کود گیاهی و کاهش سرعت تدریجی، در بستر ماسهای متوقف میشود.
Birk و Kooker [13] برای بازیابی گلوله mm155 توپ یک لوله بلند 95 متری را به دهانه لوله توپ متصل کردند. در 5 متر ابتدای لوله سوراخهائی برای خروج گازهای حاصل از شلیک وجود داشت. در 60 متر بعدی، گاز فشرده بین یک دیافراگم و پیستون سبک محبوس بود. 20 متر بعدی با آب پر شده بود. همچنین Birk با گروهی دیگر از همکاران خود [14] برای بازیابی نرم گلوله mm155 به شرح دستگاهی کاملا مشابه با ابعادی متفاوت میپردازند.
Laughlin [15] در بخشی از پایاننامه خود به بررسی ابزارهای بازیابی شامل ARDEC Ballistic Railgun و Soft Catch Gun Facility و تنوعی از گلولههای مجهز به چتر بازیابی میپردازد. امکانات یاد شده در مراجع 6، 7، 11، 13 و 14 نیز استفاده شده است. Anderson [16] بازیابی نرم گلوله کالیبر 5 اینچ را در لوله با فشار گاز بررسی و محاسبه کرد. Hölzle [17] توانست، با تغییر در شکل دماغه گلوله، بازیابی موفقی در مخزن حاوی دانههای لاستیک داشته باشد. وی نشان داد که دانههای لاستیک مانند سیال در مقابل گلوله رفتار میکنند. Guevara و Flyash [18] جهت بررسی عملکرد سنسورهای واحد هدایت اینرسی، آن را در گلوله مجهز به تلهمتری نصب کرده و توسط مخازن علوفه بازیابی نرم کردند. Smith و همکارانش [19]، برای بازیابی نرم یک پهباد، ابتدا سرعت آن را توسط یک بالوت کاهش داده و سپس توسط چتر بازیابی کردند. این پهباد انعطافپذیر، به شکل یک گلوله 155 میلیمتری، توسط یک توپ گازی شلیک میشود.
Vance و همکارانش [20] توسط جت معکوس، یک پرتابه را به نرمی بازیابی کردند. Prasun و Philip [21، 22] به بررسی مسیر فرود و چگونگی بازیابی نرم دو مریخپیمای Spirit و Opportunity، که در دو نقطه از مریخ رها شدند، پرداختهاند. این دو مریخپیما در ارتفاع 125 کیلومتری، با سرعتی بیش از m/s5600 و با وزنی حدود kg830 وارد جو مریخ شدند. ابتدا پسای جو، در مقابل سپر حرارتی، سرعت این دو مریخپیما را کاهش داد. سپس چتر مافوق صوت باز شد. کیسههای هوا قبل از روشن شدن جت معکوس باز شدند. جت معکوس در ارتفاع 12 متری، مولفه عمودی سرعت را به صفر رسانده و در این هنگام بند اتصال فرودگر به چتر بریده شد. فرودگر، که توسط بالشتکهای گاز در بر گرفته شده، بارها جست و خیز کرده و پس از غلطیدنهای زیاد متوقف شد.
هدف از پژوهش حاضر ارائه طرح بازیابی نرم به کمک ناپایدارسازی عمدی است. در این پژوهش به بررسی تئوریک و آزمایشگاهی بازیابی نرم یک پرتابه مافوق صوت پرداخته میشود. این پرتابه یک راکت بالک پایدار است (شکل 1) که در پایان سوزش موتور به سرعت m/s600 میرسد. یک رادار داپلر بر روی مسیر پرواز پیشبینی شده تنظیم میشود و منحنی سرعت-زمان راکت را هنگامی که از مقابل رادار میگذرد ثبت میکند.
طرح بازیابی نرم این راکت شامل سه بخش است. ابتدا یک جداکننده پیروتکنیکی، موتور و بالکها را جدا میکند. بخش جلو، که حاوی ابزارهای اندازهگیری است، بزودی ناپایدار شده و شروع به معلق زدن میکند (شکل 1). پسای شدید حاصل از معلق زدن در زمان کوتاهی سرعت را به زیر صوت کاهش میدهد. وقتی سرعت به حد مناسبی رسید، یک چتر ترمزی کوچک باز شده و سرعت را باز هم کاهش میدهد. با فاصله کوتاهی جتر اصلی باز شده و راکت را به نرمی بازیابی میکند. از اهداف این تحقیق نگاه ویژه به کاهش شدید سرعت در فرآیند معلق زدن و بررسی مزایا و معایب کاربرد ناپایدارسازی در بازیابی نرم یک پرتابه است.
2- معادلات اساسی
1-2- معادلات حاکم بر جريان سيال و گسستهسازی
معادلات اساسی كه بقای جرم، ممنتوم و اسكالر را بیان میكنند در حالت برداری و مستقل از سیستم مختصات به صورت زیر بیان میشوند:
[pic] (1)
[pic] (2)
[pic] (3)
[pic] چگالی، [pic] بردار سرعت و [pic] به عنوان یك متغیر مستقل اساسی است.[pic] تانسور تنش است و برای یك سیال نیوتنی به صورت زیر بیان میشود:
[pic] (4)
[pic] بردار شار اسكالر است و از قانون فوریه بدست میآید:
[pic] (5)
مدل اغتشاشی اسپالارت آلمارس یک مدل تک معادلهای ساده بوده که یک معادله مدل شده انتقال را برای به دست آوردن [pic] حل میکند. مدل مذکور هنوز جزو رایجترین مدلها در کاربردهای هوافضائی میباشد. متغیر انتقالی در مدل مذکور، [pic] است که معرف لزجت سینماتیک متلاطم (بجز در نواحی نزدیک دیواره) میباشد.
[pic] (6)
که [pic] تولید لزجت متلاطم و[pic] انحلال لزجت متلاطم میباشد. انحلال لزجت متلاطم در ناحیة نزدیک دیواره به علت محدود شدن به دیواره و میرایی لزجت اتفاق میافتد. [pic] و[pic] ثوابت مدل هستند. لزجت متلاطم([pic]) از رابطة زیر محاسبه میشود:
[pic] (7)
[pic] تابع میرایی لزجت است و به صورت زیر تعریف میشود:
[pic] (8)
جملة تولید،[pic]، به صورت زیر تعریف میگردد:
[pic] (9) [pic] [pic]
[pic] و[pic] ثوابت مدل هستند، d فاصله از دیوار و S اندازه اسکالر تانسور تغییر فرم است که به صورت زیر تعریف میشود:
[pic] (10)
[pic] [pic] [pic]
که[pic] نرخ تغییر شکل متوسط فیوِر بوده و با رابطة زیر مشخص میشود:
[pic] (11)
از آنجائیکه جمله[pic] هم شامل چرخش است و هم شامل تانسورهای تغییر شکل، در نتیجه نرخ تولید لزجت گردابهای افزایش مییابد. ثوابت مدل به صورت زیر تعریف شدهاند:
[pic]
[pic] (12)
اگر شکل کلی معادله انتقال در مختصات دو بعدی مطابق معادله (13) تنظیم نمائیم:
[pic] (13)
انتگرالگیری از معادله (13) روی یک المان حجمی و استفاده از تئوری دیورژانس به برقراری تعادل بین ترمهای شار جابجایی، پخشی و چشمه میشود. ترم گذرا با روش ضمنی اولر و شار پخشی نیز به وسیله تفاضل مركزی محاسبه میشود. به عنوان مثال برای سطح e از حجم كنترل شکل 2 داریم:
[pic] (14)
گسسته كردن شار كنوكسیونی نیاز به توجه خاصی دارد و موضوع روشهای مختلفی است كه تا كنون توسعه یافته است. بیان شار كنوكسیونی برای سطح e سلول به صورت زیر میباشد:
[pic] (15)
مقدار متغیر [pic] در سطح سلول مشخص نیست و باید توسط میانیابی با استفاده از مقادیر گرههای مجاور تخمین زده شود. در این مقاله [pic] با استفاده از روش بالا دست مرتبه دوم محاسبه و پس از جایگذاری در معادله (15) شکل نهایی معادلات گسسته شده به صورت زیر خواهد بود:
[pic] (16)
2-2- معادلات حاکم بر ديناميک پرواز
جهت تحلیل دینامیک پرواز راکت معلق زننده، فرض میشود که حرکت در یک صفحه بوده و انحراف جانبی پرتابه قابل اغماض باشد. در این مدل جرم پرتابه در مرکز جرم آن متمرکز شده است ولی لختی دورانی آن نیز مورد توجه قرار میگیرد. جرم بخش بازیافتی راکت 25 کیلوگرم و مرکز جرم این بخش در فاصله 19/4 برابر کالیبر از دماغه و لختی دورانی آن معادل 1534 کیلوگرم متر است (شکل 3). شتاب دورانی راکت از معادله گشتاور محاسبه میشود. با انتگرلگیری از شتاب دورانی، سرعت دورانی و با انتگرلگیری از سرعت دورانی، موقعیت زاویهای راکت محاسبه میشود. دو مولفه شتاب خطی راکت با توجه به دو مولفه نیروی ایرودینامیکی محاسبه میشود. با انتگرلگیری از مولفههای شتاب خطی، دو مولفه سرعت خطی بدست میآید. با انتگرلگیری از دو مولفه سرعت خطی، موقعیت مکانی راکت محاسبه میشود. شرایط اولیه راکت بر اساس سیمولاتور پروازی راکت کامل استخراج میشود. این شبيهساز بر اساس مدل شش درجه آزادی در محیط سیمولینک نرمافزار مطلب تنظیم شده است. سرعت خطی جدایش با توجه به محاسبات مکانیزم جدایش، که بر اساس مدلهای بالستیک داخلی تنظیم گرديده, تنها m/s2 است. سرعت جدایش به مقادیر اولیه سرعت خطی افزوده میشود. اساسا مسئله بالستیک خارجی یک مسئله مقدار اولیه است که شبيهساز دینامیک پرواز راکت معلق زننده، آنرا به روش انتگرالگیری عددی رانج-کوتا مرتبه چهارم حل میکند.
دیاگرام نیروهای ایرودینامیکی در شکل 3 مشاهده میشود. اگر دو مولفه نیرو از مرکز فشار به مرکز جرم منتقل شوند، گشتاور Mz نیز بایستی طبق رابطه (17) در نظر گرفته شود.
[pic] (17)
در زوایای حمله 180 الی 360 درجه، نیروها و گشتاور به صورت ذیل در نظر گرفته میشوند.
[pic] (18)
[pic] (19)
[pic] (20)
باید دقت داشت که مقادیر فوق در مختصات بدنه محاسبه شدهاند و قبل از انتگرالگیری بایستی به مختصات ثابت زمینی منتقل شوند (شکل 4). در این انتقال، گشتاور Mz تغییری نمیکند.
[pic] (21)
[pic] (22)
همچنین نیروها و گشتاور بر اساس نیمی از میدان جریان محاسبه شدهاند و در محاسبه شتاب پرتابه، دو برابر آن در نظر گرفته میشود.
[pic] (23) [pic] (24) [pic] (25)
3- روش حل
پس از گسستهسازی معادلات حاکم بر سيال،, از روشهای تكراری برای حل متوالی معادلات مذکور استفاده میشود. ابتدا معادلات ممنتوم حل شده و سپس با تلفیق معادلات پیوستگی و ممنتوم، معادله فشار یا تصحیح فشار بدست میآید. ایدههای مختلفی بر مبنای این منطق وجود دارد که در كار حاضر از روش SIMPLE استفاده شده است.
4- نتایج
1-4- نتايج عددی
در ابتدای هر شبیهسازی، انتخاب نوع شبکه و شبکهسازی است. کل میدان حل به صورت یک نیمکره (شکل 5) به شعاع 5/15 برابر طول پرتابه در نظر گرفته شده که قاعده نیمکره پرتابه را به دو نیم تقسیم میکند. امتداد جریان آزاد در صفحه تقارن قرار دارد. میدان محاسباتی برای این حالت بصورت O-Grid (شکل 6) با تعداد 851368 گره برای نصف میدان حول پرتابه در نظر گرفته شده است. برای بررسی اثر ریزی شبکه، میدان حل در چند حالت با چند نوع شبکهبندی دیگر حل شده که ریزترین آن دارای 3333050 گره است. چون هدف اصلی از حل میدان محاسبه پسا است، خطای 4/1 درصدی شبکه درشت نسبت به شبکه ریز مناسب به نظر رسیده و محاسبات با 851368 گره دنبال گردیده است. در هر دو شبکه فاصله اولين گره نزديک به پرتابه بر اساس مقادیر Y+ توصیه شده تنظیم شده است. در شبکه درشت و ماخ 5/0 توزيع Y+ در زاويه حمله صفر و در شبکه ریز و ماخ 733/0 توزيع آن در زاويه حمله 90 درجه در اشکال 7 و 8 نشان داده شده است.
نیروها و گشتاور ایرودینامیکی بخش معلق زننده راکت در چهار عدد ماخ مختلف و در زوایای مختلف محاسبه شده است. بجز در زاویه حمله صفر و 180 درجه، میدان جریان تقارن محوری نیست و باید سه بعدی حل شود. البته چون صفحه xy، یک صفحه تقارن است تنها نیمی از میدان جریان محاسبه میشود.
بمنظور اعتبارسنجی روند شبیهسازی، ابتدا ضریب فشار در یک دماغه اگیو و بدنه استوانهای با طول کل پرتابه 15 و طول دماغه 5/2 برابر کالیبر محاسبه و با نتایج عددی و آزمایشگاهی حیدری و همکاران [23] مقایسه شده است. ماخ ورودی 6/1 و رینولدز جریان معادل 106×8 است. شکل 9 انطباق کامل نتايج را نشان میدهد. محاسبات با دو مدل اغتشاشی دیگر تکرار شده که نتایج این سه مدل اغتشاشی نیز بسیار به هم نزدیک هستند (شکل 10).
محققین زیادی سعی کردند تغییرات مولفه افقی نیروی پسا نسبت به زاویه حمله را در غالب فرمولی بسته ارائه کنند. در اولین تلاشها رابطه [pic] ارائه شد، ولی این رابطه تنها در جریان مادون صوت و زوایای کمتر از 30 درجه مناسب است. Moore و Hymer ]24[ تغییرات مولفه افقی نیروی پسا نسبت به زاویه حمله را از صفر تا 90 درجه بررسی کردند. آنها رابطه [pic]را پیشنهاد نمودند و ترم [pic] را، بر اساس برازش منحنی بر نتایج حل معادلات دیفرانسیل، بصورت معادلهای درجه چهارم ارائه کردند. بدليل اهميت تغيييرات مولفه نيروی افقی و عمودی پسا نسبت به زاويه حمله، در اين قسمت اين پارامترها در اعداد ماخ مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
شکل 11 خطوط همتراز ماخ را در زوایای حمله مختلف برای ماخ ورودی 5/0 نشان میدهد. اشکال 12، 13 و 14 بترتیب تغییرات مولفه افقی نیروی پسا، مولفه عمودی نیروی پسا و مرکز فشار نسبت به زاویه حمله را نشان میدهند. تغییرات گشتاور حول مرکز جرم در شکل 15 آورده شده است. این نتایج نشان میدهد که اولا" بخش لزج نیروها نسبت به بخش فشاری بسیار کوچک است ثانیا" در زوایای حمله بین 10 تا 150 درجه، مولفه عمودی نیروی پسا اهمیتی بیش از مولفه افقی دارد ثالثا" تغییرات مولفه افقی نیروی پسا نسبت به زاویه حمله غیر معمول است، به نحوی که سه بار محور افقی را قطع میکند. این رفتار را بایستی بر اساس تغییرات رژیم جریان توضیح داد.
شکل 16 خطوط همتراز ماخ را در زوایای حمله مختلف برای ماخ ورودی 733/0 نشان میدهد. میدان جریان در زوایای از 0 تا 180 با فواصل 10 درجه با فرض جریان پایدار حل شده است. اشکال 17 و 18 موقعیت نقطه سکون و تشکیل شوک موضعی را در زوایای حمله 30 و 60 درجه بترتیب نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود در زاویه حمله 60 درجه دو شوک در روی هندسی ظاهر میشود.
اشکال 19، 20 و 21 بترتیب تغییرات مولفه افقی نیروی پسا، مولفه عمودی نیروی پسا و مرکز فشار نسبت به زاویه حمله را نشان میدهند. شکل 22 تغییرات گشتاور حول مرکز جرم را نشان میدهد. از اشکال اخیر میتوان نتیجه گرفت که اولا" در ماخهای بالاتر، اثر بخش لزج نسبت به بخش فشاری نیروها باز هم کاهش مییابد ثانیا" در زوایای حمله بین 10 تا 150 درجه، مولفه عمودی نیروی پسا اهمیتی بیش از مولفه افقی دارد ثالثا" تغییرات مولفه افقی نیروی پسا نسبت به زاویه حمله غیر معمول است، به نحوی که همچنان سه بار محور افقی را قطع میکند.
برای بررسی تغییرات غیر معمول مولفه افقی نیروی پسا نسبت به زاویه حمله، جریان با شبکه ریز بررسی شد. از آنجا که منحنی مولفه افقی نیروی پسا در ماخ 5/0 و 733/0 مشابه است، شوک موضعی نقش مهمی نداشته است. فشار نقش مهمی در پسا داشته و این فاکتور تابعی از رژیم جریان است. بنابراین تنوع رژیم جریان باعث تنوع رژیم فشار و تغییرات غیر معمول مذکور شده است. اشکال 23 و 24 خطوط همفشار را روی سطح پرتابه برای زوایای حمله 60 و 90 درجه نشان میدهند. برای بررسی رژیم جریان بایستی نگاهی سهبعدی به خطوط جریان داشت ولی ترسیم خطوط دوبعدی جریان در صفحه تقارن، خود بیانگر تنوع یاد شده است. اشکال 25 خطوط جریان در صفحه تقارن را برای زوایای حمله 0، 60، 90، 120و 180 درجه نشان میدهند. اشکال 26 و 27 خطوط جریان در انتهای پرتابه را برای زوایای حمله 60 و 90 درجه نشان میدهند. این اشکال به خوبی تنوع رژیم جریان را پدیدار میکنند. بنابراین دلیل این رفتار غیر معمول را بایستی تنوع موقعیت گردابهها دانست.
اشکال 28 تا 32 نتایج حل جریان در ماخ 5/1 را نشان میدهند. شکل 28، 29 و 30 بترتیب تغییرات مولفه افقی نیروی پسا، مولفه عمودی نیروی پسا و مرکز فشار نسبت به زاویه حمله را نشان میدهند. شکل 31 تغییرات گشتاور حول مرکز جرم و شکل 32 خطوط همتراز ماخ را در زوایای حمله مختلف نشان میدهد. در این اشکال مشخص است که اولا" در جریان فراصوت، اثر بخش لزج نسبت به بخش فشاری نیروها بسیار ناچیز است ثانیا" حدودا" در زوایای حمله بین 10 تا 160 درجه، مولفه عمودی نیروی پسا اهمیتی بیش از مولفه افقی دارد ثالثا" تغییرات مولفه افقی نیروی پسا نسبت به زاویه حمله غیر معمول نیست.
بدليل اينکه ضريب پسا در ماخهای گذر صوتی به حداکثر خود میرسد عدد ماخ 1/1 برای آزمايش عددی بعدی انتخاب شده است. اشکال 33، 34 و 35 خطوط همتراز ماخ را در زوایای 0، 90 و 180 درجه نشان میدهند. شکل 36 تغییرات ضریب پسا نسبت به ماخ را در زاویه 90 درجه نشان میدهد. تغییرات نیروی پسا نسبت به ماخ در زوایای 0، 90 و 180 درجه در اشکال 37 و 38 نشان داده شده است. با توجه به نتایج اخير، میانیابی خطی در منحنی مولفههای نيروی پسا و گشتاور دقت مناسبتری از میانیابی خطی در منحنی ضرایب آیرودینامیکی دارد و روش اول در شبیهساز دینامیک پرواز استفاده شده است.
اشکال 39، 40 و 41 بترتيب تغییرات مولفه افقی نیروی پسا، مولفه عمودی نیروی پسا و مرکز فشار نسبت به زاویه حمله را نشان میدهند. همچنين تغییرات گشتاور حول مرکز جرم در شکل 42 قابل مشاهده میباشد.
در مطالعه ديناميک پرواز، راکت در زاویه 85 درجه شلیک میشود و پس از اینکه سرعت آن از 600 به 500 متر بر ثانیه کاهش یافت، جدایش انجام میشود. در این لحظه زاویه مسیر 78 درجه و راکت در موقعیت (1000 ،100) تخمین زده شده است. اگر زاویه حمله در لحظه جدایش 1 درجه باشد، نتایج شبیهسازی در اشکال 43 الی 48 نشان داده شده است. شکل 43 تغییرات مولفههای شتاب خطی (Ax و Ay) را در مختصات بدنه نشان میدهد. اگر قطعهای بر روی محور پرتابه و در فاصله cm30 جلوی مرکز جرم نصب شده باشد، شتاب جانب مرکز آن همواره در امتداد محور و مثبت است و با شتاب Ax جمع میشود که در شکل مذکور نمایش داده شده است. ابتدا شتاب منفی حدود m/s260 است، بتدریج شتاب منفی افزایش یافته و سپس ناگهان نوسانات شتاب شروع میشود. حداکثر شتاب محوری حدود 14 و حداکثر شتاب جانبی حدود 97 برابر شتاب جاذبه است که بسیار کمتر از شتاب منفی در روشهای دیگر بازیابی نرم است که در حدود چند صد برابر جاذبه است. شکل 44 تغییرات مولفههای شتاب خطی و شتاب دورانی را در مختصات ثابت زمینی نشان میدهد.
تغییرات مولفههای سرعت خطی در شکل 45 آمده است. نوسانات سرعت کاملا محسوس است و گاهی در زوایای حمله بالاتر، نیروی لیفت باعث افزایش مقطعی مولفه سرعت عمودی میشود. شکل 46 تغییرات سرعت دورانی را نشان میدهند. سرعت دورانی تا حدود RPM410 افزایش مییابد.
شکل 47 تغییرات شیب مسیر پرواز و زاویه حمله را نشان میدهد. مشاهده میشود که با تولید نیروی بالابر، در زوایای حمله مثبت، شیب مسیر افزایش مییابد و این امر باعث شده است که در مجموع شیب مسیر در ابتدا از 78 تا 25/79 درجه افزایش یافته و سپس بتدریج به 78 درجه اولیه بازگردد. این شکل همچنین نشان میدهد که در لحظه خروج چتر، پرتابه پس از 24 دوران کامل، در زاویه حمله 277 درجه قرار دارد. همچنین اگر در شکل 47 فرکانس نوسان زاویه مسیر با فرکانس دوران پرتابه مقایسه شود، مشاهده میشود که فرکانس تمام پدیدهها دو برابر فرکانس دوران پرتابه است. علت این پدیده آنست که Fx و Fy تقریبا در نیمی از دوران مثبت و در نیم دیگر منفی هستند ولی این دو مولفه با یکدیگر حدود 90 درجه اختلاف فاز دارند. اثر ترکیبی این دو مولفه نیرو باعث دو برابر بودن فرکانس شتاب نسبت به فرکانس زاویه حمله میشود. نوسان شتاب علت اصلی تمام پدیدههای نوسانی بعدی است.
برای بررسی اثر زاویه حمله اولیه، زوایای حمله 1 و 3 درجه بررسی و مقایسه شدند. شکل 48 نشان میدهد اثر زاویه حمله اولیه در منحنی سرعت تقریبا یک جابجایی کوچک در زمان است. اگر زاویه حمله اولیه از 1 به 3 افزایش یابد، پرتابه چهار صدم ثانیه زودتر به سرعت 5/0 ماخ میرسد. چون یک تایمر در زمانی مشخص دستور باز شدن چتر را صادر میکند چتر بجای سرعت 170، در سرعت 171 متربرثانیه باز میشود.
2-4- نتایج تجربی و تست میدانی
راکت مورد نظر بالک پایدار است که سرعت آن در پایان سوزش موتور به سرعت m/s600 میرسد. اطلاعات پروازی از طریق مدارهای الکترونیکی در یک حافظه الکترونیکی ثبت میشوند. یک رادار داپلر بر روی مسیر پرواز پیشبینی شده تنظیم میشود و منحنی سرعت-زمان پرتابه هنگامی که از مقابل رادار میگذرد ثبت میشود.
با جدا شدن راکت از لانچر، یک تایمر شروع به کار میکند. در زمان تنظیم شده، یک چاشنی الکتریکی روشن شده و مقداری باروت را در جداکننده اول منفجر میکند (شکل 1). فشار حاصل چند پیچ را برش زده و قسمت موتور و بالکها جدا میشود. همچنین با انفجار این باروت، یک فتیله تاخیری شروع به کار میکند. بخش جدا شده جلو، که حاوی ابزارهای اندازهگیری است، بزودی ناپایدار شده و شروع به معلق زدن میکند. پسای شدید حاصل از معلق زدن در زمان کوتاهی سرعت را به زیر صوت کاهش میدهد.
طول فتیله تاخیری به اندازهایست که در انتهای سوزش آن، سرعت تا حدود 150 الی 170 متربرثانیه کاهش یافته باشد. در انتهای فتیله تاخیری مقدار مناسبی باروت تعبیه شده است که با فعال شدن آن، جدایش پیروتکنیکی دوم اتفاق میافتد. چند پیچ دیگر برش خورده و در اثر فشار گاز، درپوش پرتاب میشود. به واسطه یک اتصال کابلی، درپوش محفظه چتر نیز همراه درپوش برداشته میشود. یک چتر ترمزی کوچک داخل یک کیسه قرار دارد که با یک بند پارچهای به درپوش محفظه چتر متصل است. کیسه مذکور همراه درپوش محفظه چتر خارج شده و چتر ترمزی رها میشود. جریان هوا چتر ترمزی کوچک را باز کرده و چتر اصلی که درون یک کیسه قرار دارد بیرون کشیده میشود. یک مکانیزم تاخیرانداز، خروج چتر اصلی را از کیسهاش به تاخیر میاندازد تا چتر ترمزی فرصت لازم برای کاهش سرعت تا حدود 80 متربرثانیه را داشته باشد.
با توجه به وزن بازیافتی، چتر ترمزی سرعتی حدود 150 الی 170 و جتر اصلی سرعتی حدود 80 الی 100 متربرثانیه را تحمل میکرد. پس از چند تست، جهت کاهش پیچیدگی طرح (که احتمال خطا را افزایش میدهد) مکانیزم تاخیرانداز حذف شد و به زمان لازم برای باز شدن چتر اصلی، که حدود 5/0 ثانیه اندازهگیری شده بود، اکتفا شد. چتر اصلی در زمان کوتاهی سرعت را تا حدود 10 متربرثانیه کاهش داده و قسمت جلوی راکت را به نرمی بر زمین مینشاند.
شکل 49 نمائی از مکانیزم چتر ترمزی و چتر اصلی را، پس از خروج از کیسهها و باز شدن کامل، نشان میدهد. انتخاب طرح چتر گرد بدلیل استحکام بیشتر آنست و با نصب سوراخ گریز هوا در مرکز آن، نوسانات کاهش داده شد. در فرآیند باز شدن چترها، کیسه چتر ترمزی رها میشود ولی کیسه چتر اصلی بر روی بند بریدل چتر ترمزی باقی میماند که در شکل نشان داده نشده است.
اشکال 50 و 51 منحنی سرعت - زمان دو پرتابه بازیافتی را که توسط رادار داپلر ثبت شده است، نشان میدهند. در شکل 50 پرتابه در حال معلق زدن با سرعتی حدود 320 متربرثانیه وارد دید رادار میشود و جدایش نیز توسط رادار ثبت میشود. منحنی ثبت شده توسط رادار، به چهار ناحیه قابل تفکیک است. اثر معلق زدن پرتابه بر نوسانات سرعت، در ابتدای این منحنی به شکل زیگزاگ مشخص است. جدایش در سرعت 150 متربرثانیه اتفاق افتاده است و منحنی به دو شاخه تفکیک میشود. انتهای رها شده پرتابه، بدلیل انفجار جدایش، کمی افزایش سرعت داده و حدودا پس از 7 ثانیه از دید رادار خارج میشود. رادار همچنین بخوبی عملکرد چتر ترمزی و چتر اصلی را بصورت مجزا ثبت میکند. حدود 5/0 ثانیه پس از جدایش، جتر اصلی باز شده است. با کاهش سرعت جزء بازیافتی به حدود 30 متربرثانیه، رادار دیگر قادر به شناسایی آن نیست.
3-4- مقایسه نتایج تجربی و تئوریک
بدلیل نوسانات سرعت و اختلاف فاز نوسانات در شلیکهای مختلف، مقایسه اجزاء سرعت ثبت شده توسط رادار داپلر با نتایج شبیهسازی کار مشکلی است. همچنین کرنومتر زمانسنجی رادار داپلر دارای خطای شروع اولیه است. بنابراین جهت انطباق منحنیها باید برای هر یک از آنها زمان شروع مستقلی در نظر گرفت.
در شکل 52 منحنی سرعت - زمان ثبت شده توسط رادار، پس از اعمال یک جابجائی زمانی، با نتایج شبیهسازی مقایسه شده است. از دیدگاه کلی انطباق منحنیها مناسب است ولی برای بررسی کمّی بایستی توجه کرد که شیب منحنی سرعت-زمان بیانگر شتاب است. بنابراین در سرعتی مشخص باید شیب منحنیها را مقایسه کرد. اما نوسان سرعت اجازه اندازهگیری لحظهای شیب منحنی راداری را نمیدهد. مشاهده میشود که بطور کلی شیب منحنی راداری در سرعتهای بالا انطباق بهتری با تئوری دارد.
یکی از علل خطا آنست که در حل عددی جریان پایدار در نظر گرفته شده است. اگر نرخ تغییرات زاویه حمله (سرعت دوران) افزایش یابد، خطای حاصل از این فرض نیز افزایش مییابد. برای برآورد مقدار این خطا، جریان به کمک برآورد دینامیک پرواز مجددا حل وابسته به زمان شده و در سرعت دورانی RPM61 که زاویه حمله به 5/14 درجه رسیده است، خطا مطابق جدول 1 برآورد گرديده است.
یکی دیگر از علل خطا آنست که سرعت دورانی پرتابه باعث ایجاد جریانهای جانبی میشود که در حل منظور نشدهاند. در ماخهای بالاتر نسبت سرعت جریانهای جانبی به جریان اصلی کوچک است و این جریانها قابل اغماض است ولی در ماخهای کمتر خطای محاسبات را افزایش میدهند. بنابراین بایستی جهت دقت بیشتر محاسبات و نیز کاهش شتاب جانب مرکز، حتیالامکان مرکز جرم پرتابه به مرکز فشار آن نزدیک باشد و با کاهش شدت ناپایداری، از تشدید دوران کاست.
جریانهای جانبی مذکور یک گشتاور آیرودینامیکی ایجاد میکنند که در مقابل دوران گلوله مقاومت میکنند و بنابراین میزان دوران تجربی کمتر از مقدار تئوریک خواهد بود.
4-4- نتیجهگیری
منحنیهای ثبت شده توسط رادار نشان میدهد که شتاب بازیافت (شیب منحنی سرعت) در هنگام باز شدن چتر ترمزی ناگهان به شدت افزایش مییابد. در واقع چتر ترمزی، که ابعاد کوچکی دارد، در سرعت m/s150 شتابی از مرتبه شتاب ناپایدارسازی در سرعتهای مافوق صوت ایجاد میکند. چتر اصلی نیز در سرعت m/s80 شتابی از همین مرتبه ایجاد کرده است. بنابراین همانطور که در نتایج و منحنیها مشخص است، شتاب منفی بازیافت در هنگام معلق زدن پرتابه بسیار کمتر از روشهای دیگر بازیافت نرم است. این نکته مهمترین مزیت بازیافت نرم به کمک ناپایدارسازی است.
نیروی جانب مرکز از مرتبه مولفههای نیروی درگ است و مشکلی در بازیابی نرم ایجاد نمیکند. همچنین از آنجا که دینامیک پرواز حاصل انتگرال نیروهاست، تعداد دوران نقشی تعیین کننده در روند منحنی سرعت ندارد.
افزایش سرعت دورانی خطای حاصل از فرض جریان پایدار را افزایش میدهد ولی مقایسه نتایج عددی و منحنی راداری نشان میدهد این خطا قابل اغماض بوده و نتایج محاسبات کاملا قابل بهرهبرداری میدانی هستند. مشاهده شد که فرآیند تحلیل ناپایای جریان بسیار زمانبرتر از تحلیل پایا است زیرا تحلیل ناپایا بر اساس نتایج دینامیک پرواز انجام میشود و بایستی برای اصلاح دینامیک پرواز نیز بکار رود. این سیکل اصلاحی تا دستیابی به دقت مورد نظر تکرار میشود.
تنوع رژیمهای جریان در اطراف پرتابه ناپایدار در سرعتهای مادون صوت باعث رفتار غیر معمول مولفه افقی پسا میشود. همچنین در ناحیه گذرصوتی شوکهای موضعی متنوعی مشاهده شد. در سرعتهای مافوق صوت، بایستی شوک را تسخیر کرد. در مجموع تنوع پدیدهها اجازه استفاده از شبکه درشت را نمیدهد. بنابراین جهت تحلیل ایرودینامیکی پرتابه ناپایدار نیاز به کامپیوترهای باز هم سریعتر میباشد.
هرچند در این روش قطعاتی به پرتابه افزوده و یا کاسته میشود ولی با ثابت نگه داشتن جرم و موقعیت مرکز جرم، پرتابه بازیافتی دینامیک پروازی مشابه راکت اصلی دارد. این خصوصیت سبب میشود که مثلا اطلاعات ثبت شده از تاریخچه پرواز راکت، بتواند مستقیما در تصحیح جداول تیر مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
در هر نقطه از مسیر پرواز میتوان راکت را با جدا کردن بالکها ناپایدار ساخت و با تغییر شرایط اولیه، محاسبات دینامیک پرواز را تکرار و زمان فتیله تاخیری را برای بازیافتی موفق تنظیم کرد. بنابراین روش ناپایدارسازی نسبت به سرعت پرتابه انعطافپذیر است و میتوان پرتابه با هر سرعتی را به این روش بازیافت نرم کرد.
مزایای فنی فراوان به همراه سادگی اجرا و هزینه بسیار کم ناپایدارسازی عمدی، این روش را به عنوان رقیبی جدی در برابر روشهای دیگر بازیابی نرم مطرح میکند. در عین حال این روش معایبی نیز به همراه دارد زیرا در فضای محدود قابل اجرا نیست. همچنین همانند بسیاری از روشهای بازیافت چند مرحلهای، ناپایدارسازی مرحله اصلی بازیافت محسوب شده و بازیافت نهائی با استفاده از چتری دو مرحلهای انجام میشود.
مراجع
[1] H. Ewing, H. Bixby, T. Knacke, "Recovery systems design guide", AFFDL-TR-78-151, Irvin industries Inc., 1978.
[2] T. Knacke, "Parachute recovery systems design manual", Recovery Systems Division Aerosystems Department, Para Publishing, 1991.
[3] G. A. Benedetti, "Flight Dynamics of a Spinning Projectile Descending on a Parachute", Sandia National Labs Livermore, CA 94551, 1993
[4] W. B. Pepper, R. D. Fellerhoff, "Parachute System to Recover Spinning Shell Subjected to 20,000 g’s", Journal of Spacecraft and Rockets, Vol. 6, No. 3, pp. 344-346, 1968.
[5] Y. Ilyong, L. Seungsoo, C. Chongdu, "Design study of a small scale soft recovery system", Journal of mechanical science and technology, Vol. 20, No.11, pp. 1961-1971, 2006.
[6] J. W. Evans, C. R. Ruth, E. V. Clarke, "Soft Recovery Tests of a 155-mm Cannon Launched Guided Projectile Warhead Type T", Army Ballistic Research Lab Aberdeen Proving Ground, Memorandum Report ARBRL-MR-03107, 1981
[7] E. V. Clarke, C. R. Ruth, J. W. Evans, J. E. Bowen, J. R. Hewitt and J. L. Stabile, "Large Caliber Projectile Soft Recovery", Army Ballistic Research Lab Aberdeen Proving Ground, Memorandum Report ARBRL-MR-03083, 1981
[8] W. E. James, "Measurement of Interior Ballistic Performance Using FM/FM Radio Telemetry Techniques", US Army Ballistic Research Laboratory, Technical Report BRL-TR-2699, 1985
[9] T. Myers, D. Geissler, B. Ellis, J.A. Cordes and J.Vega, "Statistical Comparison Between Component Level and System Level Testing for the Excalibur Projectile", 23rd International Symposium of Ballistics, Spain, 2007
[10] J. Cordes, J. Vega, D. Carlucci, R. Chaplin and W. Peterson, "Structural Loading Statistics of Live Gun Firings for the Army's Excalibur Projectile", ARDEC Technical Research Center, Technical Report ARAET-TR-05005, 2005
[11] T. C. Derbidge, T. J. Dahm, "Recovery Tube Trade-Off Study for Reentry Ground Test Facility", Acurex Corp Mountain View Calif Aerotherm Div, Final Report A175920, 1976
[12] J. M. Garner, B. J. Guidos, R. A. Phillabaum, P. C. Muller, "A Soft Recovery System Coupled With Advanced Diagnostics", U.S. Army Armaments Research, Development, and Engineering Center, ARL-TR-3957, 2006
[13] A. Birk, D. E. Kooker, "A Novel Soft Recovery System for the 155-mm Projectile and Its Numerical Simulation", Aberdeen Proving Ground MD, ARL-TR2462, 2001
[14] A. Birk, D. Carlucci, C. McClain, N. Gray, "Soft Recovery System for 155Mm Projectiles", 23rd International Symposium of Ballistics, Spain, 2007
[15] K. D. Laughlin, "Characterization Of the Parameters That Affect Projectile Balloting Using Finite Element Analysis", University Of Oklahoma, A Dissertation for the Degree of P.H.D, 2008
[16] L. P. Anderson, Jr., "A Preliminary Study of the Feasibility of Using a Pressurized Tube for the Soft Recovery of a Five Inch Projectile", Naval Weapons Laboratory Dahigren, Virginia, TR-3019, 1973
[17] J. Holzle, " Soft Recovery of Large Caliber Flying Processors", 19th International Symposium of Ballistics, Switzerland, 2001
[18] M. Guevara, B. Flyash, "Soft Recovery Recording System for Interior and Exterior Ballistics Characterization", 23rd International Symposium of Ballistics, Spain, 2007
[19] T. R. Smith, E. M. McCoy, M. Krasinski, S. Limaye, L. S. Shook, F. Uhelsky, W. Graham, "Ballute and Parachute Decelerators for FASM/Quicklook UAV", American Institute of Aeronautics and Astronautics, AIAA2003-2142, 2003
[20] V. L. Behr, J. K. Cole, R. H. Croll, "The Development of a Ram Air Decelerator for the Recovery of Artillery Shells", Sandia National Labs Albuquerque NM, Report Number A380872, 1993.
[21] P. D. Desai, P. C. Knocke, "Mars Exploration Rovers Entry, Descent, and Landing Trajectory Analysis", AIAA/AAS Astrodynamics Specialist Conference and Exhibit, Island, 2004.
[22] P. D. Desai, P. C. Knocke, "Mars Exploration Rovers Entry, Descent, and Landing Trajectory Analysis", American Institute of Aeronautics and Astronautics, AIAA2004-5092, 2004
[23] M.R. Heidari1, M. Farahani, M.R. Soltani and M. Taeibi-Rahni, "Investigations of Supersonic Flow Around a Long Axisymmetric Body", Scientia Iranica, Transaction B: Mechanical Engineering, Vol. 16, No. 6, pp. 534,544, Sharif University of Technology, December 2009
[24] F. G. Moore, T. Hymer, "An Improved Method for Predicting Axial Force at High Angle of Attack", Naval Surface Warfare Center, Report Number NSWCDD/TR-96/240, 1997
................
................
In order to avoid copyright disputes, this page is only a partial summary.
To fulfill the demand for quickly locating and searching documents.
It is intelligent file search solution for home and business.